سرباز گمنام

 خانه
# حجاب فاطمی #
ارسال شده در 11 آذر 1400 توسط اسما انوری اصل در بدون موضوع

من همینم …

 
نه چشمآטּ آبــﮯ دارم
 


نه کفشهآﮮ پآشنه بلند

همیشه کتآنـﮯ مـﮯ پوشم روی چمن هآ غلت میزنم

عشوه ریختن رآ خوب یادم نداده اند

وقتـﮯ از کنارم رد میشوﮮ بوﮮ ادکلنم مستت نمیکند

نگرآטּ پآک شدטּ رژ لب و ریملم نیستم

لآک نآخن هآیم از هزآر مترﮮ داد نمیزند

گآهـﮯ از فرط غصّه بلند دآد میزنم

خدآیـــــــــــــــم رآ بآ تمآم دنیآ عوض نمیکنم

و بعضـﮯ آدم هآﮮ اطرافم رآ هم بآ تمآم دنیآ عوض نمیکنم

شبهآ پآیه پرسه زدن در خیآبآטּ و مهمآنـﮯ نیستم

بلد نیستم تآ صبح پآﮮ گوشـﮯ پچ پچ کنم و بگویم دوستت دآرم

وقتـﮯ حتـﮯ

به تعدآد حروف دوستت دآرم هم ، دوستت ندآرم

ولـﮯ اگر بگویم دوستت دآرم ،

دوست دآشتنم حد ومرزﮮ ندآرد

من خآلصآنه همینم

نظر دهید »
# دلنوشته امام زمان عج #
ارسال شده در 11 آذر 1400 توسط اسما انوری اصل در بدون موضوع

 

دلنوشته ای بسیار زیبا به امام زمان

با تمام جهل ومستی تصمیم گرفته‌ام دفترچه رزوگار را با پاک کنِ مهر و عطوفت پاک کنم و از اول با نام توروزگار را آغاز کنم.هنوز در نخستین صفحات آن مانده‌ام و مطلبی برای نوشتن ندارم.تا پایان نوشتن انتظارت می‌کشم.

دیوانه مسلمانی که در روزهای انتظار هزار بار به دیوانگی‌اش ایمان می‌آورد….

*اللهم عجل لولیک الفرج*

کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا  اگر مولا از آن حوالی عبور کند …

و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند

مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن…

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا  بهار شود ؟

سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم…

انتظار …

دلنوشته ای بسیار زیبا به امام زمان امام دوازدهم

سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!

و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!

کجایی ای  ربیع الأنام و نضره الأیام

نمی دانم ،  شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند …

وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم.

ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را …

و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم

و در آن به جای سفره ، “سجاده ای” می انداختیم به گستردگی زمین…

و”ستاره ای” از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو…

و “ساعتی” برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت

و “سدر” را به یاد سدره المنتهی مصطفی  (ص) بر سجاده می ریختیم!

و “سیصد و سیزده سرباز” و “سلاحی” به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است  نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم ” شاهِراً‌ سَیْفی ،  مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی ” و با شمیشر آخته  ، و نیزه برهنه ،  پاسخ ‌گویان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.و سین ششم سجاده مان  را از خدا می خواهیم تا “سرمه” کشد چشمانمان را به وصال دیدارش… و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی…

نظر دهید »
سخنرانی
ارسال شده در 20 آبان 1400 توسط اسما انوری اصل در بدون موضوع, سخنرانی حاج اقا حسینی قمی درباره مرگ


نظر دهید »
انگیزشی .....
ارسال شده در 20 آبان 1400 توسط اسما انوری اصل در بدون موضوع, کلیپ انگیزشی ....


نظر دهید »
تفکرات منفی ....
ارسال شده در 16 آبان 1400 توسط اسما انوری اصل در بدون موضوع, عامل نابودی انسان

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3

آخرین مطالب

  • @ شهید سیاهکالی @
  • # چگونه مقاله بنویسیم ؟#
  • # حجاب #
  • # داستان های مذهبی #
  • # فردایی روشن......#
  • # حجاب فاطمی #
  • # دلنوشته امام زمان عج #
  • سخنرانی
  • انگیزشی .....
  • تفکرات منفی ....
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سرباز گمنام

جستجو

موضوعات

  • همه
  • @ داستان های مذهبی و قرآنی@
  • بدون موضوع
  • سخنرانی حاج اقا حسینی قمی درباره مرگ
  • سخنرانی کوتاه دختران بی حجاب $
  • شهید
  • عامل نابودی انسان
  • مقاله
  • کلیپ انگیزشی ....

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان